عكاسي ثبت لخظه ها مي باشد، اما در عكاسي انتزاعي، تمركز بر روي فرم ها، بافت ها، الگوها و رنگ ها هست. هدف اصلي عكاسي انتزاعي درگير كردن بيننده و ايجاد يك ارتباط عاطفي مي باشد، با اين ابهام كه بيننده مي تواند محصول نهايي را به شيوه خود تفسير نمايد. استفاده از رنگ يك راه عالي جهت تحريك واكنش هاي احساسي، و ايجاد آثار هنري بسيار زيبا است.
رنگ هاي زنده و برجسته
رنگ اولين چيزي است كه در يك عكس به آن توجه مي كنيد، و به ويژه، قوي ترين المان بصري در يك عكس انتزاعي است. رنگ هاي برجسته و اشباع شده مي توانند تاثير زيادي بر روي بيننده داشته باشند. براي به دست آوردن بهترين نتايج، به چند قطعه رنگ اشباع شده بچسبيد.
EOS 6D, EF16-35mm f/2.8L USM lens, f/8, 1/500sec
پر كردن كادر
يك راه عالي براي جلب توجه بيننده به يك رنگ، پر كردن كل كادر با همان يك رنگ است. در اين صورت به تمركز اصلي تصوير تبديل شده و صرف نظر از رنگي كه انتخاب مي كنيد، يك تاثير بصري قوي ايجاد مي كند. به عنوان مثال، اگر من مي خواستم توجه بيننده را به رنگ قهوه اي جلب كنم، كل كادرم را با دانه هاي قهوه پر مي كردم.
EOS 6D, EF16-35mm f/2.8L USM lens, f/22, 1/200sec
رنگ و احساس
يكي از اهداف اصلي در عكاسي انتزاعي درگير كردن احساسات بيننده است. رنگ ها ارزش احساسي نيز دارند. بياييد نگاهي به رنگ آبي بياندازيم. اين يك رنگ سرد است كه مي تواند نشان دهنده گذراندن تعطيلات با گشت و گذار در جزيره بالي و لذت بردن از امواج باشد، يا مي تواند نشان دهنده يك زمستان سرد تنها باشد. از طرف ديگر رنگ قرمز يك رنگ گرم است كه مي تواند نشان دهنده غروب آفتاب يا خطر باشد. در انتهاي روز به بيننده بستگي دارد كه چطور آن را تفسير كند، اما هنگامي كه مي خواهيد پيام هاي خاصي را منتقل كنيد، درك درستي از نظريه رنگ ها بسيار مهم است.
تصاوير انتزاعي مدل هاي فريبنده اي هستند، چون واقعيتي را قابل ديدن مي كنند كه ما نه مي توانيم ببينيم و نه توصيف كنيم، اما مي توانيم وجودش را فرض كنيم. – گرهارد ريشتر